چاره ای ندارم الان
یا باید در
باره های تاریخی چیزی
یا که
فلسفه ای چیزی
یا قر کمری
یا
شورتی
سینه بندی
جنده خانه ای جنده ای
یا
شکلاتی شربتی شاهدانه ای عرقی
یا همان عرق
می تواند از کشاله ی ران باشد
با آن
می توان به خیلی از جاها
تازه مستی
تازه مستی
دنیایی است
و من همیشه در
وسطهایش هستم
همیشه یکی مانده
تا شات آخر
حواس جمع
دهن به لکنت افتاده
همیشه باید
نمی شود فهمید
همیشه در میانه ی مستی
حتی میانه ی مستی
یک زنبق کوچک آبی رنگی هست
که نمی فهمی
تو
عین احمقها
روی آن
زنبق آخر
نشسته ای
با نیش کلفت عقرب
در ته کونت
[+] --------------------------------- 
[0]