Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
مامان من خیلی پارک لاله رو دوس دارم

سیاه بود
بلند بود
و ساده بود
توی راه بیراهه می رفتند
همیشه از راه بیراهه می رفتند
همیشه از لای شالشان
های های
خاک خاوران می ریخت
آنروز هم
مثل همیشه
سیاه بود ساده بود
بلند بود
و خاطره داشت
همه از ایشان خاطره داشتیم
بچه هایمان
خرمای شبهایمان
شوخی
خنده
می آمد از راه بیراهه
حتی بغداد
می آمد
سر ایوان
مثل دزدها
نرمک
مثل اینکه صخره بر دریا
نگاهم کرد
یعنی که
هان از جانم چه می خواهی
از همان بیراهه ها هم رفت
وقت رفتن
وسایل رفتن داشت
بودن
مثل یک قناری زرد
از شانه ی آخرش پرید
و از آنهمه سیاهی
فقط شب ماند
خدایش بیامرزد

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM