یک بابایی آمد در خانه خوش تیپ با کلاس زرد گیر داد به من مودبانه که هشت دلار بده محض خیرات و هی هم می گفت انجمن سرطان که قلب من به درد بیاید ولی اصل قضیه اشتراک یک مجله ی تخمی بود من هم آن وسطها داشتم تلفن هم حرف می زدم و کلن طرف توی اعصابم بود هی بهش گفتم پول ندارم تو کتش نرفت گفتم زن ذلیلم زنم خانه نیست تو کتش نرفت گفتم حال این کارها را ندارم تو کتش نرفت مخم ریخت بهم آخرش در خانه را باز کردم گفتم بابا من خودم محتاج صدقه ام صدقه بدهم چی؟ نمی خوام نمی خوام نمی خوام طرف سرش را انداخت پایین رفت. آمریکا یک خوبی که دارد این است که خودش قانونهای خودش را به آدم یاد می دهد
[+] --------------------------------- 
[1]