اینجا هوا خراب که می شه آزیر می کشن وقتی صدای آژیر می شنوم حالم بد می شه یه بابای ام از تو بلن گو داد می زنه مواظب باشین و اینا من مواظبم یعنی نبودم سمانه زنگ زد از دانشگاه گفت همه ی لباساتو بپوش دم در منتظر باش نحوه ی گفتارش ترجمه ی حرف به حرف یه آمریکایی ابله بود ولی من پوشیدم خوبه آدم به حرف سمانه گوش بده خوشحال می شه سمانه خوشحالیش آدم رو خوشحال می کنه
اینجا من دارم توضیحات ابلهانه ی تلویزیون رو گوش می کنم. چیزی که برام جالبه اینه که عجیب نیست اگه من از همچین چیزی بترسم من بار اولمه این همه باد و بارون می بینم ولی نمی فهمم اینا چرا انقد خودشونو به در و دیوار می زنن این یارو که الا گزارش می کنه احتمالن امسال هفتاد هشتاد بار لااقل این کار رو کرده احتمالن چون هربار بلده انقد هیجانزده شه برا این کار استخدامش کردن
طوفان کلن رد شد خونه تکون نخورد اگه ایران بود مامان احتمالن در بالکن رو می بست می گفت "بو عجب باد و بارونی شده بعدشم می رفت رو پله می شست می گفت بوی ولایت میاد"
برنامه تلویزیون ام عادی شد. داره تبلیغ قرص ضد استرس می کنه. واقعن خنده دارن این آمنریکاییا واقعن خده دارن
[+] --------------------------------- 
[0]