رویای نیمه شب تابستان
اگر پلنگ بودم
تو را می خوردم
عین بز
از رگ گردنت می خوردم
عینهو نوشابه
و سینه هایت را
می کشیدم
گره می زدم به همدیگر
که بیچاره تر
و بامزه تر
و قرمز تر باشی
بعد زبان بزرگم را
که خیلی بزرگ و قرمز بود
آرام روی پشت لرزانت می کشیدم
یک لیس
تمام پشتت از بالا
یک لیس
بعدش هم
آرام آرام
از رگ گردنت تمامت را
بعد آرام
طاق باز می خوابیدم
و روی شکمبه ی پر پشمم
و کون قلمبه ی تو
دست می کشیدم
[+] --------------------------------- 
[0]