همیشه آدم را نگاه می کردند یک جور خریداری نگاه می کردند مثلنش این بود که دارند حرف می زنند با آدم چرت برای خودشان ویسکی می ریزند و حواسشان به ما نیست ولی حواسشان بود. سعی می کردند کنار پیرترها ننشینند. سعی می کردند بهتر ببینند و اینها. بعد حرف ها تمام می شد و پولها را می دادند
اصل قضیه معمولن تند اتفاق می افتاد
[+] --------------------------------- 
[0]