به درد نهفته ای رنجور است
بادها
عین دکترها گفتند
این سوسک
این سوسک قهوه ای
با بالهای سخت
چشمهای صاف بی مردمک
بی حدقه
به درد نهفته ای رنجور است
عجیب است ولی
کندنش ممکن نیست
بادها
به هم گفتند
نه کندنش ممکن نیست
باد هم حتی
لبخند سوسک را نمی بیند
و لبخند درخت بلندش را
که از درد نهفته ی کوچکش خشنود است
[+] --------------------------------- 
[0]