Vertical Impact Rock Crusher
صاف
عین پروانه
روی شانه ام نشسته
می گوید
"از این اکنون
تو
پروردگار سنگها هستی"
دشت ساکت بود
من نفهمیدم
گفتم
"چی؟"
گفت
"سنگها خوب
پروردگار می خواهند"
گفتم
"برو الاغ
یعنی پروانه
حالا سنگ
چرا مرا به سنگها؟
جانم؟
من با شما نسبتی دارم؟
من
آسمانیم
فقط پاهام
باریک و بیابانی است
این چشمها؟
این را می گویی؟"
با لبان باریک سیمانی
لبخند تلخی زد
گفت
"کارت تمام است
شرمنده
کلنگت را بردار
بخواهی
نخواهی
تو
دیگر تا ابد
پروردگار من هستی"
بعدش گفت
"اول از همه لطفن
زود
یک گل مناسب
برای من پیدا کن"
[+] --------------------------------- 
[0]