Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
باسیلیک

دریا
همان شب
جامه ی قرمزش را پوشید
و باد داد
مثل اسبها
توی موهایش
انگشتهای تو
به سوی موهای من دراز بود
هر انگشتت
دنبال یک دانه از موهام
پاشیده بودم از هم
قسمتی از من
هم و
تکه ی دیگرم هم
دریا بود
تکه ای از شب هم
داستان همیشه ی
اژدها و
قایق و
دریا بود
می رفتم
می آمد
می رفتم و می آمد
غیژ غیژ
از کناره های تاقچه
با خط ریز و نرمی از تن
به آرامی
لغزش زبان نرمش را
روی صورتم احساس می کردم
گفتم که
داستان همیشه ی
اژدها کشتی
طوفان بود
از ورای من گذشته
سینه هاش
از روی صورتم رد می شد
مثل اسب گریه می کردم
مثل خرس توی دام افتاده
مثل سگ از من
بالا می آمد
انگار تمام کشتی نوح
دویده باشد بر من
صاف آسفالت رو زمین
صاف صاف صاف
می آمد بالا روم
و فک های اسرارش
تق تق
در میان چشمهام بسته می شد

آخرش در یکی از همین شبها بچه دار می شویم

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM