تصویر تازه ای ندارم
جز یک قطار
که قبلن ها درباره اش گفته بودم
و دودهاش
دود خاکستری
با جرقه های قرمز که
گفته بودم
و یک خورشید
از آن نوع نارنجیش
و ریزش جیش
که جور نابرابری
توی ذهن من سکسی است
و رفتن قطار
داخل تونل
که ابدن استعاری نیست
و رفتن چهره در هم
نزدیک شدن چشمها به همدیگر
و یک نگاه مات
یک نگاه ثابت
ثابت شده ام مسعودی
هیچ انتظار تصویر تازه نباش
[+] --------------------------------- 
[1]