خیلی وقت است که از راه رفتن لذت نمی برم. این خوب نیست ولی به هر حال هست یک حسی است که نمی شود و نباید راجع بش نوشت. ممد اسمش را گذاشته چس ناله و می گوید نگو. سمانه می گوید نه اینطور نیست در دهانم را می گیرد قربان دستهاش. ولی خودم خوب حواسم هست. حالم بهتر است حالا که هیچکس اینجا
بهتر است حرفهای آدم پیش خودش بماند حتی هیچکسی که اینجا را نمی خواند هم مقدار زیادی با من غریبه است
[+] --------------------------------- 
[0]