Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
وقتی که یک ماری زهرآگین نگاه می کند آدم را و تلخی خون توی گلوی آدم می آید معنیش این است که آن مار خیلی وقت است آدم را زده و حالا آدم دارد می میرد. مشکل گلوله هم همین است. مشکل مسلسل این است که آدم نمی فهمد کجاست چی شد. درست وقتی آدم دارد زیر پتوها را بین زیق زیق بچه ها و زنها دنبالش یعنی دنبال مسلسل کذایی می گردد. یکی از همان زنها از توی یک صندوقی درش می آورد و می گیردش به سوی آدم و بعد تلخی خون گلوی آدم را می گیرد. حالت دومش هم این است که تو فرزتر تفنگت را کشیده ای و گلوله های ام شانزده گرفته به زن و رگبار ام کی چهل و پنج زن گرفته به سقف و کاه گل سقف ریخته رو سرت و خاک تو سرت شده با آن همه زیق زیق بچه های عرب، صدای تاپ تاپ چکمه های رفقات و خون لعنتی که از چادر زنک دیگر سوا نمی شود بعد دوباره تلخی خون می آید تو گلوی آدم که گفتم معنیش این است که مار خیلی وقت است آدم را زده و آدم دارد کم کم می میرد. حالا بگیر توی یک ایوانی شب در لوییزیانا...

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM