راه راه و
گل منگلی من
پیراهنت را
سر می خورم پایین
می روم شلوارم را
پهن می کنم
زیر ایوان بلور
و خربزه پر می کند دهانم را
- ببین عزیزم
این شعر مدرن و با کلاس است
پر از اشارات محو
به اندامهای زیبایت
بیخود هی
گیر می دهی به من که
کمپلیمانت را نمی گویم
نمی شود که مستقیمن به این چیزها اشاره کرد
همهمی گویند
کارهای من افت کرده اند
به اوضاع من هم
توجه کن اگر الان بگویم کس -
هیچ اتفاقی نیفتاد
ساکت
ساکت
ساکت
ساکت
حق دارم
ناامید می مانم
[+] --------------------------------- 
[0]