به فکرم رسیده بود
شعری بنویسم
برای حوا
که زنی سفید و
مستطیلی بود
با پشم تراشیده
سینه های کوچک
و یک دانه سیب
سیب سرخ از شیطان
که خیلی از تو دور بود
چون نیازهای سکسی آدم را
درک نمی کرد
بعد فکر کردم
حوا به تخمم
چون مستطیلی است
و چاق است
و قوس کمر ندارد و اینها
برای همین شعرم
که به شدت عرفانی بود
به سمت
قلمبگی های مهربان تو
انحراف پیدا کرد
چون سیب های بزرگتری داری
[+] --------------------------------- 
[1]