درخونگاه
عذاب اول مسمار
عذاب کوبش چکش
عذاب رنج حدیده
قلاویز میخ در گلو
عذاب دوم
عذاب دوری آب است
عذاب قطره های
چکیده از دم
عذاب سوم
از خاک و اینهایی هاست
باز هم دمیدن بر آتش
باز هم لیزی از
چربی مفرط
عذاب آخر
عذاب نبودن بود
اینکه لخت ایستاده باشی
گیمبو
کسی برای کردنت نباشد
سرما
بیاید از
انحنای پشتت بالا
تر شده باشی
ریخته باشد از تو
کسی برای کردنت نباشد
خالی
خالی
خالی
خالی
[+] --------------------------------- 
[0]