Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
شاید این جمعه بیاید

علامات دنیا عالی بود
صبحی کسی
آب تازه
گذاشته بود برام
از همان
آب صافها که دوست داشتم
یک برگ سبز هم
روی آب بود
یعنی علی
من اینجام
علامت اینکه
خسته نباشی
تمام شد و اینها

آرام گفت
"سمانه را بیدار کن
بروید حیاط
هر دو تا تو
سپاه من اید
کار دارم
کلی از دشمن هست
آب باید بگذارم
روی کله ی دنیا "

گفتم
"آقا نه
اینها نامردند
پیش ما بمان اینجا
آخرش جانبود رو
کاناپه می خوابید"
گفت
یعنی نگفت
فقط نگاهم کرد
یک حرفی هم زد
حرف مغشوشی بود
اشاره بود به شمشیرش
به شانه های لخت سمانه
و اینکه کسی باید
باشد و اینها
دست گذاشت رو سرم
و گفت
"تشنه ای برار"
آب داد بم
"غمی نباش"
گفتم
"آقا خوبید؟"
گفت
"عالی عالی
حاضر حاضر
قیصر شهادت
باور کن
فکر کن آخرش چی؟
من..."

سمانه باز هم می گفت
"این دوستهای خوش تیپت
همه
نگران چیزهای کوچکی هستند"

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM