غرورم را
در پلاستیک بزرگ گذاشتم
انداختم
توی رودخانه
خودم را
انداختم
به رودخانه...
دریا موج بود
تمام دریا موج است
و کوهستان
و غیر این
دنیا
آرام است دنیا
آفتابی است دنیا
و فکر بد
توی اذهان مردم نیست
حال موشک خوب است
حال ماشین خوب است
پیچها سفتند
کسی نمی شاشد
کسی نمی میرد
گریه ها پنهانی است
واقعا متنفر هستم
از اینکه من
متنفر هستم
و دیگران
از من
غیر اینها
غرورم را
در پلاستیک بزرگ گذاشتم
پلاستیک سیاه
مثل روده هایم
توی هم پیچید
به توالت رفتم
ولی نشاشیدم
[+] --------------------------------- 
[0]