ویوالدی
حلقه های من
روی سینه هات ریخته
قوز من را
گره زده بودی در
لای گیسوانت
مثل گوشوار کوفت
مثل حبه ی گیلاس
* * *
وصله ای شده بودی
گرم
روی زانوهام
و بالشتم
کپه ی گیلاس
* * *
گامبی تو کامل بود
گشایش اندوهگین فیلهای سیاه
هجوم نیزه های پیاده
و رفت و آمد کویین سپید
توی راه عزب خانه
توی راه بیمارستان
من
تمام اسبهایم را
باخته بودم
* * *
می روی بازی
خیالت نیست
از مادرت بپرس ولی
شبها
صدای ضجه از
گوشوار های گم توی کوچه می آید
[+] --------------------------------- 
[0]