چگونه یک سه نقطه را دوست دارید؟ (2)
همه چیز از
بند کفش شروع شد
از بوی پیچیده بر پاشنه
از
شلوار سبز
از خطوط آبی روی آستین
همه چیز از
چند منجوق سفید ساده آغاز شد
از مسابقه بلندتر خندیدن
از به دنبالش رفتن
بودن همیشه
در حوالی جایی
شاید صدایش
بادی
می فهمی که؟
همه چیز از آن اول
ملایم و طوفانی بود
مثل صدای
سهمگین افتاد ن برگ
توی دریاچه
اتفاق افتاد
مثل مور
بال اول
با اشاره کله بود
گفت
سلام
چشمهایش نمی گفتند
سلام گفتن
کاری عادی است
خیلی ساده اتفاق افتاد
اصلا قرار نبود اصلا
راستش
توجه نمی کردم
اتفاق چندانی نیفتاده
تحمل اتفاقی نیفتادن
خیلی از
خیلی
آسان است
[+] --------------------------------- 
[0]