My Very Dear Country I love you بعد علامت غصه بعد علامت قلب
خدایش بیامرزد
می گفت
قبل اینکه این کلاغها اینجا
گرگهای لاغری
می گذشته بودند از دشت
افسار در
دستهای خرگوش طفلک
خدایش بیامرزد
می گفت
تقصیر انگلیسیهاست
قبل اینکه این کلاغهااینجا
باران بود
مه
معنیش این است
یعنی اینجا باران بود
باران لوله در بادی
اینجا وزیده بوده
سکوت پیچیده در فریاد
خدایش بیامرزد
می گفت
قبل اینکه کلاغها اینجا
و پنکه ها روشن
این دشت
باد داشته
گوسپند داشته
گرگ منفور دندان تیز
و اژدهای مناسب پیکار
خدایش بیامرزد
می گفت
قبل اینکه کلاغها اینجا
اسبهای سفید بسیاری
اسبهای زیبا
بسیار
قبل اینکه این کلاغها اینجا
خوب باید اعتراف کنم کمی
خودش می گفت
زیر کون اسبها سیاه بود کمی
و یال سفید داشتند ولی
قبل اینکه این کلاغها اینجا
کلاغهای شاخدار شاشنده
این طویله
طویله ای بوده
و اسبها
چلچراغ باغش بودند
در شکه هایمان معروف
عاداتمان مالوف
علوفه مان کافی
دشت سبز افریقا
چند دانه شبدر
خروس نشان اسبی
نشخوار بعد از ظهر
می دانی مشکل چیست ؟
پشت شیشه های طویله
باران بود
روی خط آب باران بر
فکر می کردم
کی این کلاغها؟
یعنی از
کی بود که این کلاغهای بی معنی
اینجا بودند؟
چه کسی اول
اسم این کلاغخانه را
طویله گذاشته؟
دیگر اینکه
یعنی من
خسته هستم از
آن بیرون
توی باران
در کمال خوشبختی
انتخابات است
دیگر اینکه
ماه
نورافکن
لامپ مهتابی
چون برای شعر مردمدار
اتفاقهای روشن
انتظارات است
[+] --------------------------------- 
[2]