َتراک آخر سی دی
از تو پخش شد
نامش
نامت
نام دیگر عباس
و من
زیاد و ذی الجوشن
اسب می دواندم
در میان خیمه هایت
فراتی ازمن
دجله ای از تو
در هم
جاری بود
در گلوی اصغر
تیری
برای فرق علی
شمشیری
فزتی برب کعبه
که فزتی
قرتی جان
دامن کوتاهت
رای کوتای کربلای من بود
پیشانی داغ بر
ضریح سرد آقایم
بی آه و ناله های جوادی
بی بمب و موشک و
عربهای ریش دار
امن امن
امن آقا
امن اینکه دیگر
معتکف شدی
هرگز
به خانه بر نمیگردی
[+] --------------------------------- 
[1]