شبها
کابوس وایستای
سفید رنگ
ببینی
مثل من
روز برفی تابستان
ببینی
مثل من
با گوسفندهای داغ پرنده
و درختهای حتی نه خاکستری
دعا می کنم
گرگهای سفید وحشتناک
توی خواب
گوسفندان سفیدت را
دریده باشند
دندان سفید
در دنبه های سفید
و خون سفید
مثل من
پر کند خوابت را
تلافی این سالها که من
از فرط بی گناهی
کابوسهای سفید رنگ دیده ام
با گوسفندهای داغ و
با
گرگهای سرد
چه فایده آخرش می روی حمام
و سپیدی برازنده ات
آتش کابوس سپیدت را
آرام می کند
[+] --------------------------------- 
[0]