جوجه عقربی
توی دریاچه زیر آب
آواز می خواند
سنگ خواهد شکست چون
ظهر است
عقرب آواز می خواند
و خشکی
در بیابان جاری است
کار دنیا ای است
خشکی که جاری شود
سنگ تا بشکند
و آواز بخواند عقرب
که می پرسد
"گوش کن سنگ
قبول کن سنگ
باور کن
نگاه کن سنگ
آفتاب که می تابد من
بسیار سکسی هستم
حتی
شبها من
بسیار سکسی هستم"
تایید می سنگ
تا
نمی داند سنگ
خشکی هنوز جریان دارد
تا دریا
[+] --------------------------------- 
[0]