OSCAR
من را
از میان مردم صدا کردند
- and the OSCAR goes to -
و همه من را
همه من را
- نگاهم نکن
من
زیر نگاه تو
من
بچه می شوم
لاغر و برهنه و کمرو
- and the OSCAR goes to -
و همه من را
همه من را
- نه
من خنده دار نیستم
من
بسیار
گریه دار و غمگینم
این شلیته ها
این بزک
خاک تو سرم
چرا شما نمی فهمید؟
- and the OSCAR goes to -
چیزی dark
مثل آمدن خورشید
روی من سایه می اندازد
- وحشت مردم -
- فی الواقع همان وحشت مردم روی من
سایه انداخته بود فی الواقع
و من ترسیده بودم طبعن
- ترس چیز غریبی است
یک وقتی که حال آدم خوب است
دور آدم را می گیرد
- کی گفته حال من خوب است؟
چه کسی گفته من خوشحالم؟
- و من درست در همان لحظه فهمیدم
از رنگ طلایی دردناکش که سووتمان
چیز دردناک لذتبخشی است
و من به طرز غریبی ییهو
زبان فرانسه فهمیدم
به حالت امی و امل
مثل ممد که
قرآن را فهمید
مثل ممد که
رفته آن بالا
"دیوم دیوم
دیوم دیوم
دارم میشنوم
دارم میشنوم"
[+] --------------------------------- 
[0]