شولاپیچ
شولاپیچ
هایدای لاغری در دهانم
در مستی
پیچیده بودم
شولا پیچ
شولاپیچ رفته بودم از توی باران
تا مقابل کاپی چاپ
شولاپیچ
گریسته بودم خیابان را
آتش گرفته بودم
روی کوهستان
شمع و پروانه بر جانم می گردید
آنقدر سگ به من عو زد
توی تاریکی
آنقدر توی داستان گردیدم که
شولاپیچ
جنازه ام در کنار پل پیدا شد
من مرده ام برایت الان
جنازه ام در پزشک قانونی است
شمشیرم امامم کج شود
اگر دروغ می گویم
[+] --------------------------------- 
[0]