فراری نداری ای به هستی ام پیچیده
هستی چیزی
غیر از توست
تو چیزی غیر از هستی
هستی
هستی مثل توست
تو مثل هستی، هستی
هستی مثل تو شاعر نیست
شعر است
تو شاعر نیستی
بر خلاف هستی
شعری
ولی شبیه اید
راستش
او هم
هستی را می گویم
گیسوان سیاه بلند دارد در شب
و چشمهای سیاه
او هم
مثل تو
حتی
تو هم مثل او
صبحها
گیس بلند قهوه ای دارد او هم
من هم مثل او حتی من هم
تو هم مثل من حتی تو
هستی و تو
بیخود از من فرار می کنی
ای تمام هستی ام با تو
[+] --------------------------------- 
[1]