برهنه می شوی
و تخم چشمهای داغ و درخشانم
برنزه ات می سازد
بلور می شوی
روی پایه های من
بلور قرمز شیشه
های می شوی
هات می شوی
محو می شوی
و از آن دورهایت
قایق و بادبان می آید
و مرغ پرپرزن در
و دراکولای
پیرهن سیاه دریایی
و مرغابی سبز رنگ و افسرده
و ماهی شاخ بالدار ناآرام
تا که
طوفان بعدی من
توی قایق می خوابم
مثل باد
بعد از طوفان
زلفهای مرا
نوازش کن
طوفان سختی بود
زحمت کشیدم
[+] --------------------------------- 
[0]