چند تا فرشته گوتیک آمدند
یکیشان که شمشیردار تر بود
دستهای من را گرفت
این علامت خوبی بود
بعد من را خم کرد
زانو بزن
گفتند
این هم
علامت خوبی بود
و یک تاج به رنگ آبی را
روی پیشانی من گذاشتند
تاج توی خواب معنی بزرگی دارد
یکی یکی
لباده را از
صورت کنار زدند
تمام زنهای عمرم بودند
تو را آوردند جلو
و گفتند
این
یک بمب ساعتی است
تو را می ترکاند
نابودت می کند
می میری
بعد نگاهم کردند
و گفتند
چند ثانیه صبر کن
اتفاق می افتد
صبح که بیدار شدم
آن اتفاق کذایی افتاده بود
پیرهنم خیس بود
بسکه روی شانه ام زنها
گریه کرده بودند
[+] --------------------------------- 
[0]