کمی مستم
کمی هستم
در حد شوخی و اینها
در حدود خندیدن
مثل تاک مستی
در باد
پشت بازویم را می خارم
جوانه های سبز غمگینم
باشد برای دلمه هایتان
انگور تازه هم
که
هیچ کس نمی خواهد
میله های داغ نرده ها
تنم را سوزانده
دستهای زیبایم
از حیات خالی شد
هیچ چیز من دیگر
به کار هیچ کس نمی آید
باور کنید
از این بیشتر
نمی شود
مرده بود
همین چهارشنبه سوری امسال آخرم باشد؟
[+] --------------------------------- 
[3]