خواب دیدم
یعنی
خواب می دیدم
هوا آفتاب بود
و تو
توی آفتاب
لخت
ایستاده بودی
و جانت
برنزه بود
و داغ
خواب دیدم
در همان اوایل
پانزده سالگی
سرم را
یعنی
پیکرم را
روی دستهای تو
می گذاشتم
و جایت
هم کلا برنزه بود و داغ
و یک خط آبی رنگ
عینهون آسمان و دریا
من را
از سینه هایت جدا می کرد
خواب دیدم
با زبان الکن
لکه لکه
خط آبی را پاک می کردم
هوا آفتابی بود
تمام ستاره ها هم بودند
[+] --------------------------------- 
[0]