سگ درگاهم
خواهی نخواهی
پودل مطبخ
سرمه بر گونه
بادی بیاید
پریده ام
ریخته ام با هر تکانی
شاس میخ اختصاصی هستم
نشانم بدهی از دور
بگویی
"این؟
یادم نبود این
دیوانه من است
دور من می چرخد"
و مردم بگویند
"حیوان بدبخت
حیوان بیچاره"
کادو شده ام
خودم را
پادو به صرف
گلاب و
چای و
شیرینی
مبتلا به امراض خاصه
کاسه
برای ریختن آشغال
سطل فی المثل
آفتابه خون
برای شستن ایوان
دستمال آبی
به میخ آشپزخانه
نگران من نباش
هیچ ناراحت نخواهم شد
من
اختصاصا
برای خون در گردنت
دراکولا هستم
هر وقت
هوس کنی
خر شوی
به آغوش من بیایی
[+] --------------------------------- 
[0]