- ستاره ای
و ابر پاره پاره ای
غروب سخت مهملی
و جنبش دوباره ای
چه کار داشتی؟
- ستاره ام
و ابر پاره پاره ام
و چیز کوچکی میان جان من
جای داشت
نرم و گرم بود
دل
آس
بود
پلاس بود
دل
دهی
به من رسید
چاره شد
کار داشتی؟
- نه اینکه من
به اینکه
از رسیدن
به هر چه دیگران
نه اینکه دیگران به من
چاره چیست؟
کار داشتی؟
- خرابتم
فلاکتی
برای خون
و خواه و
در
و اینکه
از جمال او
ولش کنم؟
- چه حاجتی
- راست گفت
کفایتم
و حرف سگ
زده درست
به انتهای غایتم
کار داشتی؟
[+] --------------------------------- 
[0]