Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
صدای آرامی دارد
کلمات را طوری به آدم می گوید
انگار همان لحظه دنیا آمده باشند
جنبشی در اوست
که در پشت فرق آدم از کمر تا این
تیر می کشد

حرف زیاد می زند
حرفهایش
مثل بچه ها
چار دست و پا
دستهای لرزان آدم را
توی دستشان می گیرند

دستهای ظریفی دارد
و نگاهش
کشنده و آرام است
سیاهی به رنگ چشمها و گیسوانش
شبیه است
نه می آید
نه می رود
نه می ماند
تنها ایستاده است
با بادی
در میان گیسوانش
و فریادی یا
در میان شاخه های
افرا
جور دلپذیری نامرد است
حرف را می چرخاند
و توی صورت آدم
پرت می کند
وبیخیال خودش را
روی شاخه های خودش
تاب می دهد
و سوت می زند
و می گوید
"وانمود کن من را نمی شناسی
انگار اتفاق دیگری نیفتاده"
خیلی نامرد است
همین یکی برای دوست داشتنش کافی است

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM