و به من گفت "به سرو نباید مثل چنار آب داد به چشم های سرو نباید نگاه کرد. سرو طبعش بلند است. باید این چیز ها را یاد بگیری شیرین که آمده بود من سم اسبش را بوسیدم هیچ جای دیگرش را نه باور کن سم اسبش را بوسیدم این را به حکیم هم نگفتم به تو اما می گویم. عاشقی کار صعبی است اتوماسیون نیست که فرتی یاد بگیری به حرفهای من گوش کن" می گویم "دیوانه همیشه ارزش شنیدن دارد" می گوید "مجنون نه! فقط فرهاد! مجنون نباش! فرهاد شو!" و بعد صدای کلنگش از توی کوه می آید. مثل صدای زنجیر بر تن لخت عزاداری بنگ بنگ بنگ حالا بنگ بنگ بنگ...
[+] --------------------------------- 
[0]