به آقای مقصودی گفتم که ماشین مثل آدم نیست. ماشین احتیاج به سر زدن ندارد. جان ندارد. مثل آدم نیست.
به آقای مقصودی درست نگفتم. آدمها خصوصیت عجیبی دارند. بوی تنشان را به همه چیز کنارشان می گذارند. همین است که احمق ترین مردها بوی شورت یکبار پوشیده هزار بار شسته زنشان را می شناسند. آدمها همه چیز دور و برشان را اسیر می کنند. کلمه ها مال آدم می شوند مثل پروانه مثل مرغابی مثل کفتر مثل سنجاقک. هر چیزی را که آدم لمس کرده باشد خصوصیت آدم را می گیرد. جای دست آقای مقصودی روی تن سماورش می ماند. جای دست صادقیان روی پیچ گوشتی. جای دست من روی کی بردم می ماند. این کی برد لعنتی رنگ من شده است...
[+] --------------------------------- 
[0]