می گوید
خطهای باریک خیلی مهمند
و به خطی باریک
که پیراهنش را نگاه می دارد
دست می کشد آرام
می گوید
روزهای بعدت تاریکند
و به بند کیف توی دستش
دست می کشد آرام
می گوید
"دلت می خواهد که خوشبخت شوی؟"
"باید خوشبخت شد"
"می شود خوشبخت شد"
قبول نداری؟"
من
به این فکر می کردم
که خطهای باریک خیلی مهمند
تمام فلسفه های من
در مقابل خطها هیچ است
[+] --------------------------------- 
[2]