اگر بی پول شدی
من را بفروش
اگر انگشتت خون آمد
زبانم را بپیچان دور انگشتت
اگر بیکار شدی
حال من را بگیر
من را همراه آشغالها
از میان پنجره پرت کن
توی کوچه
اگر احساس کردی
ناراحتی
می توانم بیایم
چکم بزنی
برای قوی شدن دستت
فشردن قلبم
موقع تلویزیون دیدن
خیلی مفید است
اگر دلت خواست
می توانی مثل گربه
توی گونیم بکنی
سر کوچه بگذاری
ولی حتی
وقتی مردم
به گربه توی گونی
لگد می زنند
صدای جیغم که آمد
با خودت بگو
"حیوانکی چقدر تنهاست
چه زجری می کشد حیوانی"
همین برای گربه های توی کوچه
کافی است
[+] --------------------------------- 
[1]