Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
چند وقت پیش خوابت را دیدم لباس سیاه بلند پوشیده بودی و هی مدام مثل دیوانه ها برایم دست تکان می دادی. من به خودم می گفتم عجب الاغی است من که تازه دارم می آیم. تو هی ولی دست تکان می دادی که یعنی خداحافط و غصه می خوردی و من مثل کارتون هاچ یا مثل نل یا مثل سباستین یا پسر شجاع که خواب مادرش را می دید. هر چقدر می آمدم تو از من دورتر بودی...
اگر بار دیگر آمدی توی حوابم نمی دوم دیگر می ایستم سرجایم و از دور نگاهت می کنم همین برای من خیلی خیلی کافی است...
همین برای من خیلی خیلی زیاد است استحقاق از این بیشترش را ندارم هر عاشقی باید حد خودش را بداند این را فرهاد یادم داده...

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM