خدا را چه دیدی نه؟
وقتی
شاید
مثلا
هان ؟
حالا
دلت تنگ می شود شد
خدا چه می داند؟
سخت نیست
همینجا هستم
پشه ها
خوب می دانند
من
روزها کجا هستم
از جغدها بپرس
خبر دارند
من
شبها کجا می خوابم
یک نفر توی ایران هست
اسمش فرهاد است
یک نفر دیوانه هم
برهنه در بیابان است
آنها هم
رد من را می دانند
باد پرینتهای حرف مرا
توی دریا برده
Yahoo مرا خوب می شناسد
جای دستم روی دیوار
chatroom است
پادشاه وبلاگم
داستان آن شبمان را
گفته ام به همه
تازه
داستان فرهاد و من و مجنون
عشق مردم خیابان است
فقط یادت باشد
قبل از آخر کتاب بیا
قبل آنکه دیر شود
من و فرهاد و مجنون
اواخر داستان
توی بدبختی می میریم
[+] --------------------------------- 
[1]