اگر با من ازدواج کنی
دهنت سرویس است
باید غذای من را بپزی
و وقتی که پیر شدم
دستم را بگیری
یا ویلچرم را ببری توی پارک بگردانی
از من طلاق هم نمی شود گرفت
دوباره شعر عاشقانه می نویسم
دوباره دلت برایم می سوزد
دوباره عین دیوانه ها می آیی
و با من ازدواج می کنی
دلم برایت می سوزد
این نقطه ضعف من است
به این نقطه ضعف من تو جه کن
راه فرار تو اینجاست
[+] --------------------------------- 
[3]