گاهي
اين بيچاره
توي سينه ام
تاپ تاپ
هوايت را مي گيرد
گاهي به پايم مي پيچد
مي مانم
غير اين
و اينكه چشمانم
جايي را نمي بيند
و اينكه نفس
از گلويم
نمي رود بالا
و اينكه آب
نمي رود پايين
و اينكه
زبانم
مي گيرد گاهي
و اينكه صبحها
بالشتم
از اشك و آب دهان خيس است
و اينكه روزها
دنبال فرصتي
براي گريستن
در توالتي هستم
حال من خوب است
دلتنگ تو؟
بيخيال
دنبال كارهاي خودت باش
[+] --------------------------------- 
[4]