گاهی آدم فکر می کند که کارش در این حد درست است که اگر بگوید سعدی جواد است سعدی جدا جواد است. من جدا فکر می کردم تا به حال که سعدی جواد است و همیشه سعدی را می گذاشتم جلوی حافظ و فکر می کردم که کیر حافظ هم نمی شود. یک چند وقتی توی یک حال خیلی خوبی هستم در مایه های دل همه اتان بسوزد که احتمالا فعلا سعی می کنم تا می شود و ضرری برای کسی ندارد همینجور نگهش دارم امروز صبح شهرام ناظری توی رادیو سلسه موی دوست را داشت می خواند و من دلم برای سعدی تنگ شد. احساس کردم تازه با سعدی برخورد کرده ام. فکر می کنم نه تنها شاعر که آدم بزرگی هم بوده که یک معنی دیگر از برخورد با زندگی چیزی که من دارم کم کم یاد می گیرم و تجربه می کنم و همیشه خیلی ها را به خاطرش تحقیر کرده ام ولی حالا که بهش نزدیک می شوم می بینم احساس های خیلی جالب و خوبی است و با آن هم کارهای جالبی می شود نوشت. اگر طرز فکری باعث شود که کار آدم خوشگل بشود. هیچ مهم نیست که آدمها به آدم بگویند الکی خوش یا جواد. هیچ مهم نیست. خوشم می آید از من تعریف کنند ولی نظر آدمها برایم هیچوقت زیاد برایم مهم نبوده...
[+] --------------------------------- 
[0]