یک مقاله می خواندم توی یک مجله خیلی باکلاسی درباره اینکه بورات، به ده سال تلاش دولت قزاقستان برای ارتقای سطح تلقی جهان از فرهنگ خود ریده. فکر می کنم همه کارهای دنیا همینجوری است. آدم آرام آرام با کارت، خانه بلند می سازد یکی می گوزد خانه اش خراب می شود. یک عمر WTC می سازد یک نفر هواپیما می زند خرابش می کند. یک سال روی مخ دختری کار می کند کس شعرات فلسفی می بافد معلومات روانشناسیش را به رخ می کشد بعد یک جوان خوشگل می آید دست دخترک را می گیرد می برد خانه با هم یک چند ساعتی خوشبخت می شوند انگار نه انگار که تو هم کلی برنامه داشتی. فکر می کنم این هم یک قانون دیگر جهان است که چیزهای حسابی با کس شرات ساده داغان می شوند. فکر می کنم خدا اعصابش از اینکه آدمها فکر کنند که کاری را می شود انجام داد واقعا سرویس می شود ترتیب شان را می دهد و خلاص...
[+] --------------------------------- 
[0]