براي آدمهايي مثل من كه راحت هميشه حرفهايشان را به ملت مي زنند هم گاهي پيش مي آيد كه نمي تواند حرف بزند يك چيزي مثل يك خلت كثيف غبار گرفته ته گلويش را مي خاراند نه مي آيد بيرون نه مي رود پايين آدم اولش كه شروع مي كند به حرف زدن فكر مي كند اين هم مثل الباقي حرفهاست. مي گويي و راحت مي شوي ولي نمي شود. براي آدمهايي مثل من اين بغض هايي كه توي شعر گريه نمي شوند يا حرفهايي كه نزده توي سينه مي مانند. خيلي تلخ و سختند. نگرانمان نباش اينجور آدمها به تلخي و سختي عادت داريم...
[+] --------------------------------- 
[0]