چند وقت پیش دوباره مرگ را دیدم. حالش گرفته بود. مرگ همیشه حالش گرفته است. خودش فکر می کند که شغل مزخرفی است. من گفتم مثل تمام کارهای دنیا. گفت "فرق دارد. این یک کار فرق دارد مردن آدمها تلخ است خیلی تلخ است هیچ وقت ندیدی نه؟" گفتم "خسرو" گفت "مرد خوبی بود دوستش داشتم" گفتم "من هم" مرگ زیاد گریه می کند. گریه مرگ مثل مردن آدمهاست.
[+] --------------------------------- 
[0]