Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
همیشه درد های آدم وقتی سراغ آدم می آیند که آدم انتظارشان را ندارد. شهرام که گفت موضوع این هفته سفر باشد. یاد تو افتادم فوری با آن کاپشن رنگ و وارنگت که از کانادا خریده بودی. و آن عصای رنگ و وارنگت که آقای افجهی بعد مردنت دنبالش می گشت و آن ژاکت رنگ و وارنگت که نفهمیدم بعد مردنت بابا برای کی رد کرد. یاد مامانم افتادم یاد دایی منوچهر دایی پرویز. خنده دار است خیلی سال گذشته همان موقع هم که مردی من زیاد گریه نکردم. حالا یعد اینهمه سال یک دفعه گریه ام می گیرد. برای چیزهای مختلفی که تو داشتی و من نداشتم و توی خون من نبود و همه اش با خونت روی موزاییکهای آن خانه ریخت و رفت. دوستت داشتم خسرو باور کن دوستت داشتم...

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM