الله وکیلی دارم الان به هیچ چیزی فکر نمی کنم صبح زود است. همه خوابیده اند. یک آرامشی با من است. که سخت گیر می آید. تنم یک کمی بی حس است. مهم نیست تحملش می کنم. غیر از آن نگران تو هم هستم. اینکه آن خانه ای که گفتی می گیری را گرفتی آخر یا نه. سعی نمی کنم فراموشت کنم این قانون زندگی من است آدمها به کلمه تبدیل می شوند و تا ابد زنده می مانند. سینه های تو مثلا کلمه شده یا چشمانت. نمی دانم دوست داری یا نه ولی درباره جمله ساده و شل و متوسط زیاد فکر می کنم. شباهت زیادی داشت اخلاق من به سینه های تو...
[+] --------------------------------- 
[1]