Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
مامانی
مامانی
اینها مرا نمی فهمند
حرفهای من
یتیم می مانند
در هوا
خودم تنها می مانم
در خیابان
و توی باغچه ام هیچ گلی نمی روید
مامان من
چه جور باید بگویم به این احمقها
که احتیاجشان دارم
و اینکه از آنها بیزارم؟
چرا نمی توانم اینجوری
مثل دستهای تو
دستشان را به دست بگیرم؟
چه جور باید بگویم
تنها توی خیایای رفتن
که پر از آزانس هاست
و رستورانهایش
پر از آدم خندان بود
سخت است
آدم خسته می شود
خیلی خسته می شود
و راه می رود
دستهایش می سوزند
پاهایش می سوزند
چشمهایش نمی بینند
و صدایش گرفته می شود
و توی ماشین که می نشیند
راننده می گوید
"گرفته ای آقا!"
مامانی
اینها مرا نمی فهمند
همه توی دنیا های خودشان هستند
مامانی اشتباهی من را
بیرون همه دنیا ها دنیا آوردی
من دارم توی خلاء
توی نبودن و ترس از بودن
آدمهای دیگر
جیغ می زنم
می روم کله ام را می تراشم
ظرف بشور بعد
دستت را بگذار روی سرم باشد
قول داده ام
قول خواهم داد
دیگر گریه نخواهم کرد

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM