واسه دختر شما!
- بابا جان
علی جان
عزیز جان
آقای منتقد دوباره آمده اند
برای خواستگاری به دخترت
یادت هست ؟
بگو
چایی بیاورد دوباره
آقای منتقد گفته اند
مهم نیست که سکسی نباشد دختر
می گویند
برای سکس باید
شاید
می شود رفتش بعدش جنده خانه
یا
دختر آورد خانه یا
هر کار دیگر
در توالت
یا حمام
اخلاق دختر مهم است
و اینکه تق به تق
بلغ ملاقه در
تپ به تپ
زبانش
هُخی
پُخی
خودت که می فهمی نه ؟
چایی غلیظ نباشد
قند ریز نباشد
هی دریده نباشد
ظریف باشد و
خوشبو
سبز باشد و
کمرنگ و متعالی
از باد های قطب شمالی
در میان گیسویش
مهتابی دریاچه
چشم دیگران سویش
آه چشم آهویش
آه چشم آهویش
خودت که می فهمی نه ؟
همین رنگی خوب است
البته لپهاییش را زیادی قرمز کردی
- دخترم کجا می رود بعداً آقا ؟
- دخترت
دوست دختر محبوب آقای منتقد خواهد بود
می برد به خانه و اخلاقش
می گوید
به مرور
کم کم همه چیز بهتر خواهد شد
می برد به خانه و بعدش
به اتاقی و بعدش
روی تختخوابی و بعدش ...
خودت که می فهمی نه؟
-می فهمم آقا! می فهمم!
سانسور شدید شده
آقای صالحی هم گفته دیگر
توی کوچه هم مردم می گویند
دخترم جلف است
علاف است
برود بیرون
پیرمرد ها را
انگشت خواهد کرد
و لباسهای جلف می پوشد
- تمام ما می پوشیم
زن ملا شبها
با چادر که نمی خوابد -
اصلا
ببین آقا
برایم مهم است
خواسگارش حتما مهربان باشد
تمیز باشد
خودم می آیم
هر شب
بو می کنم
دست می زنم
ببینم آیا تراشیده؟
اتاق خوابش را باید
ببینم می دانی ؟
مهم است
چراغ خواب آدم
حتما قرمز باشد
- دخترت نرود می ترشد
هر که نرفته ترشیده
باد می آید
می برد آدم را
تنهایی سخت است
بدتر
پیری و تنهایی
- می گوید نمی ترسد آقا
دلش بزرگ است
کفش ساتن می پوشد و
کیف آبی
می رود خیابان
با مردهای غریبه لاس سکس می زند
اسمش خورشید است
خورشید خواستگار نمی خواهد
هیچ وقت از باد نترسیده
می گوید
ترشیدن افتخار دخترهاست
- هر جور خودت می خواهی
- کاری اگر ندارید
بگویم از حیات با ت
بیاید بالا
قربان پای برهنه اش بشوم
زیات
توی این حیات دویده
[+] --------------------------------- 
[0]