Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
می دانی سنجاقک؟ آدم توی خودش مانده یک هزار ساعتی اینجا و تنش گرم شده از آفتابی که حتی نصفه شب هم می تابد. و فکر می کند و فکر می کند و فکر می کند به اینکه از همه شماها دور است به اینکه بی نهایت تنهاست و از این زمین تا آن نی خیلی راه است. و اینکه این نی خیلی بالاست و خیلی غیر ممکن است که آدم بیاید بالا. و روی نوکش بنشیند آن طوری که شماها می نشینید. پس فکر می کند بماند بهتر است. گل بعد یک مدتی روی تن آدم خشک می شود. و کمتر اذیت می کند آفتاب آدم را و راحتتر می شود برای آدم که اینجا بماند. و هی اندوهگین بشود و هی به آسمان نگاه کند و خورشیدهای تنهاییهایش که می تابند و هی اندوهگین این می شود که آخرش چه خواهد شد وهر کدام از سنجاقکها آخرش به کجا پرواز خواهند کرد. می دانی سنجاقک؟ الان که فکر می کنم می بینم نمی دانم کدام گوری رفته ای. یا سر چه نی ای از کدام مردابی نشسته ای که حالا، ولی خوب به هر حال این حرفها مهم نیست زیاد می دانی سنجاقک؟ هیچ کدام از حرفها مهم نیست. آفتاب می خورد توی کله ام و حرفهایم را جدا می کند از هم. بیا سایه ات را بیانداز روی سرم. کله ام زیاد داغ شده...

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM